ملاحظاتی پیرامون مسائل گاز جمهوری اسلامی ایران
مقدمه
با توجه به غنای منابع نفتی در کشور و حساسیتهای خاصی که در حوزه نفت خام در جامعه جهانی وجود دارد، توجه ویژهای به «نفت خام» میگردد در حالی که متاسفانه «منابع گازی» مغفول میمانند و به این مهم که به عنوان یکی از مهمترین منابع انرژی در جهان است، توجه نمیشود به ویژه اینکه جمهوری اسلامی ایران، از نظر منابع گازی نیز وضعیت بسیار مساعد –حتی نسبت به نفت- دارد و توجه جدی و نگاه راهبردی به این منابع، میتواند زمینهساز بهرهگیری بسیار مناسب از این ابزار قدرتمند در مذاکرات بینالمللی و افزایش قدرت چانهزنی در سایر حوزهها اعم از انرژی هستهای، امنیت ملی و ... به حساب آید.
در حالی که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بخش گاز در دو دهه آینده، نقطه اصلی جذب سرمایهگذاری خواهد بود هماکنون نیاز کشورها به گاز با توجه به مزیتهای گاز طبیعی و ذخائر جهانی گاز بسیار زیاد است و میتوان آن را به وسیله خط لوله و یا به صورت خط لوله و یا به صورت مایع به کشورهای مصرفکننده منتقل کرد، سازگارتر بودن آن با محیط زیست که نسبت به سایر سوختهای فسیلی، کمترین آلودگی را ایجاد میکند و ارزانتر بودن قیمت آن نسبت به مصرف آن در آینده، موجب علاقه بیشتر کشورها به این منبع انرژی است(نوروزی، 1391: 80). این نوشتار در پی آن است که به بیان ملاحظاتی پیرامون مسائل گاز جمهوری اسلامی ایران پرداخته و به واکاوی جایگاه این منبع ارزشمند بپردازد.
امنیت انرژی و صنعت گاز
تامین امنیت در تمامی ابعاد آن، از مهمترین دغدغههای حکومتها میباشد. نکته اساسی این است که امنیت بسان پازلی است که تامین آن در یک بعد، نیازمند تکمیل سایر اجزاست. از سوی دیگر انرژی به عنوان موتور محرکه دولتها، به عنوان مولفهای اثرگذار در این راستا محسوب میشود.
امنیت انرژی مفهوم بسیار پیچیدهای به شمار میآید، چرا که از یک سو تحت تاثیر روندهای اقتصادی و تجاری یکپارچهکننده جهانی شدن قرار دارد که مایل است انرزی و امنیت آن را مانند سایر کالاها و خدمات اقتصادی در چارچوب بازار جهانی قرار دهد تا از حساسیت ژئوپولتیک ان بکاهد و از سوی دیگر، انرژی در بازی جهانی قدرت، معادلات امنیتی- ژئوپولتیک و رقابت قدرتهای بزرگ نقسی اساسی دارد که بر خلاف روندهای همگراکننده جهانی شدن، با تاکید بر نگرشهای ملی امنیتی، انرژی را به عنصری ورای یک کالای اقتصادی صِرف مبدل میسازد. پیچیدگی مفهوم امنیت انرژی ناشی از آن است که انرژی در جایی میان ژئوپولتیک و اقتصاد قرار گرفته است و بر این اساس، سیاستگذاران پاسخهای متنوعی به مسائل آن میدهند. (پوراحمدی، 1390: 36)
اکنون که انرژی گازی به یکی از بزرگترین کالاهای استراتژیک در جهان تبدیل شده است، دارندگان این منبع انرژی نیز بر آنند که، از این پتانسیل برای تأثیرگذاری بر معادلات جهانی به نفع خود استفاده کنند، چراکه با توجه به اهمیت فزآیندة گاز در آینده، هر کشور یا گروهی از کشورها که بتواند کنترل بازار گاز را در دست گیرد، در عرصۀ بین المللی نیز تأثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر، از آنجا که درحال حاضر مهمترین کارتل فعال انرژی، سازمان کشورهای صادر کننده نفت اوپک است، بنابراین، طبیعی است که فکر ایجاد هر اتحادیۀ دیگری در زمینۀ انرژی، با مسائل این سازمان مقایسه و ارزیابی شود؛ همچنانکه از ابتدا نیز نظریۀ برپایی یک تشکّل گازی، به جای سازمان کشورهای صادرکننده گاز (اوجک[2]) به اوپک گازی معروف بوده است. در واقع، از دیدگاه مصرف کنندگان بزرگ انرژی، قدرتیابی اوپک و افزایش قیمتهای نفت، موجب پدید آمدن پتانسیل و انگیزة کافی در تولید کنندگان گاز طبیعی جهان برای ایجاد یک کارتل گازی طبق الگوی اوپک بوده است.(یزدانی و دیگران: 79)
وضعیت گاز در جهان
هر چند که گاز طبیعی در بسیاری از نقاط دنیا قابل دستیابی است ولی باز هم خاورمیانه و کشورهای آسیای میانه و روسیه، بالاترین حجم موجودی گاز را در اختیار دارند به گونهای که روسیه با 4/23 درصد، ایران با 15 درصد و قطر با 8/13 درصد به ترتیب دارای بیشترین سهم از ذخایر گاز طبیعی جهان هستند[3] و در کل، حدود 66 درصد از کل ذخایر گاز جهان در کشورهای خاورمیانه و اتحاد جماهیر شوروی سابق است.
سهم گاز در سبد انرژی جهان در سال 2005، 25 درصد بوده و این رقم تا پایان سال 2025 میلادی به بیش از 40 درصد خواهد رسید که زمینه را برای افزایش متقاضیان و ایجاد تغییرات در مبادله آن فراهم میآورد. (سلطانیفر، 1389: 107) پیشبینی شده است که رشد مصرف گاز در سبد مصرف انرژی جهان در فاصله سالهای 2010 تا 2020 به سالی 3.1 و در سالهای 2020 تا 2050 به 3.2 درصد خواهد رسید که بالاترین رشد را در میان منابع انرژی جهان نشان میدهد(ابراهیمی، 1386: 13-14).
نگاهی به روند مصرف انرژی در سطح جهان به ویژه استفاده از منابع گاز، حاکی از آن است که صنعت مربوط به گاز به سرعت در حال پیشرفت است و کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در حال جایگزینی و تامین بخشی از انرژی مورد نیاز خود از طریق گاز هستند که این امر خود ناشی از دلایل فراوانی نظیر ارزانی و سهولت مصرف گاز نسبت به نفت به ویژه در مصارف خانگی، آسیبهای کمتر محیط زیستی، تامین امنیت انرژی برای دوران اتمام نفت، پیشرفتهای در حوزه فناوریهای گازی و جایگزینی آنها به جای فناوریهای نفتی و ... است(ابراهیمی، 1386: 5-6).
جایگاه گاز ایران در جهان
ایران با در اختیار داشتن حدود 15 درصد از کل ذخائر اثبات شده گاز طبیعی جهان (معادل 26.74 تریلیون متر مکعب)، پس از روسیه در جایگاه دوم کشورهای بزرگ دارنده گاز قرار دارد(ابراهیمی، 1386: 56). با توجه به جایگاه ایران در برخورداری از منابع گازی، و قرار داشتن در همسایگی دو حوزه مهم مصرفکننده گاز یعنی هند و چین در شرق و اروپا در غرب، ضرورت توجه جدی به این کالای فوق استراتژیک را دوچندان میکند.
هر چند که ایران از نظر حجم ذخائر گازی در جایگاه دوم جهان قرار دارد ولی از نظر تولید، جایگاه چهارم را در اختیار دارد و البته از نظر مصرف گاز طبیعی نیز جایگاه هفتم جهان را به خود اختصاص داده است (استفاده از گزارش BP Statistical Review: 2009 به نقل از سلطانیفر، 1389: 38-50) که نیازمند بررسیهای دقیق برای جلوگیری از حجم انبوه مصرف گاز برای مصارف غیرتجاری است.
تولید گاز کشور در سال 1387 به 151 میلیارد متر مکعب رسیده است که پس از روسیه، آمریکا و کانادا در رتبه چهارم قرار دارد. ظرفیت پالایشی کشور نیر دز سالهای اخیر رشد مطلوبی داشته و از 189 میلیون متر مکعب در روز از سال 1999 به 240 میلیون متر مکعب در سال 2006 رسیده است. (سلطانیفر، 1389: 106)
منابع تولید گاز غنی در کشور، متشکل از گازهای همراه با نفت، گاز کلاهک و گاز مستقل است. از آنجا که که تولید گاز همراه به تولید نفت خام و نسبت گاز به نفت میادین نفتی بستگی دارد، بنابراین با توجه به اینکه تولید نفت خام از چه میدانهایی صورت پذیرد مقدار آن متفاوت خواهد بود. با توجه به نوسانات تولید نفت خام مناطق خشکی طی سالهای 1375- 87 در نتیجه، تولید گاز همراه میادین خشکی نیز طی این دوره به تبع آن کاهش یا افزایش نشان میدهد به طوری که 69.65 میلیون متر مکعب در روز در سال 1375 به 77.53 میلیون متر مکعب در روز در سال 1387، رسیده است. بخش اعظم تولید گاز همراه از مناطق نفتخیز جنوب است که 69.41 میلیون متر مکعب در روز بوده است و 2.79 میلیون متر مکعب در روز از میادین شرکت نفت مناطق مرکزی و 2.07 میلیون متر مکعب در روز از میادین شرکت اروندان، تولید شده است. (سلطانیفر، 1389: 109- 111)
تولید گاز همراه میادین دریایی با توجه به افزایش تولید نفت خام از این میادین، طی سالهای فوق از 13.51 میلیون متر مکعب در روز در سال 1375 به 23.41 میلیون مکعب در روز در سال 1387 رسیده است. جمع کل تولیدگاز همراه در سال 1387 برابر با 100.94 میلیون متر مکعب در روز بوده است که 18.3 درصد تولید گاز غنی کشور را شامل میشود.
تولید گاز کلاهک در کشور از دو میدان پازنان و نفت سفید لب سفید و سازندهای گازی مارون خاص در مناطق خشکی صورت میپذیرید و عمدتا برای تزریق یا بازگردانی پس از استحصال میعانات گازی به کار میرود. و در نتیجه تولید آن بر اساس برنامه تزریق گاز میادین نفتی، خواهد بود. با بهرهبرداری از میادین آغاز و دالان و سازند گازی مارون خاص که جایگزین گاز کلاهک پازنان برای تزریق به میدان مارون شده است، تولید این گاز کاهش یافته است و از 53.42 میلیون متر مکعب در روز در سال 1375 به 35.96 میلیون متر مکعب در روز در سال 1387، رسیده است. سهم گاز کلاهک، در تولید گاز غنی 6.5 درصد است.
تولید گاز میادین مستقل گازی در سال 1387، شامل تولید از سازند گازی ژوراسیک مسجد سلیمان، سازند بنگستان لبسفید و تولید گاز از میادین نار، کنگان، آغاز، دالان، خانگیران (سازندهای مزدوران و شوریجه)، گنبدلی، سراجه، سرخون، گورزین و تابناک در منطقه خشکی و میدان پارس جنوبی در منطقه دریایی بوده است. تولید گاز میادین مستقل گازی با رشد قابل توجهی از 97.43 میلیون متر مکعب در روز در سال 1375 به 414.99 میلیون متر مکعب در روز در سال 1387 رسیده است که 2.04 میلیون متر مکعب در روز در سال 1387 تولید سازندهای گازی بوده است. از این میزان، 144.30 میلیون متر مکعب د روز از میدان پارس جنوبی در منطقه دریایی و 264.14 میلیون متر مکعب در روز از میدان پارس جنوبی در منطقه دریایی و 262.14 میلیون متر مکعب در روز از میادین مستقل گازی خشکی بوده است. تولید گاز غنی مستقل، بیش از 71 درصد تولید گاز غنی را شامل میشود. جدول زیر تولید گاز غنی میادین مستقل گازی در سال 1387 را نشان می دهد. کل تولید گاز غنی در سال 1387 اعم از همراه، کلاهک و میادین مستقل گازی 551.89 میلیون متر مکعب در روز بوده است.
تولید گاز غنی میادین مستقل گازی در سال 1387 (برگرفته از سلطانیفر، 1389: 111)
نام میدان |
میزان تولید (میلیون متر مکعب در روز) | |
شرکت نفت مناطق مرکزی |
خانگیران |
43.59 |
آغاز و دالان |
36.7 | |
نارو کنگان |
94.52 | |
قشم و سرخون |
14.57 | |
تابناک |
39.35 | |
هما، شانول، وراوی |
32.54 | |
سراجه |
0.15 | |
تنگ بیجار |
0.74 | |
جمع |
262.14 | |
شرکت نفت و گاز پارس |
فاز 1 |
16.6 |
فاز 2و 3 |
54.86 | |
فاز 4و5 |
56.02 | |
فاز 6و7و8 |
16.82 | |
جمع |
144.30 | |
جمع میادین مستقل |
406.44 | |
گازهای گنبدی- سازند گازی (مناطق نفتخیز جنوب) |
6.5 | |
شرکت نفت فلات قاره |
2.04 | |
جمع کل تولید گاز غنی (سازندی، گنبدی، مستقل) |
414.98 |
وضعیت رقبای اصلی ایران در حوزه گاز
هر چند که زمزمهها و زمینههای همکاری بسیاری بین کشورهای دارای منابع گازی یعنی روسیه، ایران و قطر و سایر کشورهای دارنده منابع گازی وجود دارد ولی نباید از قدرت این کشورها در به دست گرفتن سیاستهای کلی بازار گاز غافل شد به ویژه اینکه روسیه و قطر با سیاستهای دقیق، در پی کنترل نبض بازار گاز جهان میباشند که لزوم توجه دقیقتر و عمیقتر سیاستگذاران حوزه نفت و گاز کشور را میطلبد.
کشورهایی چون روسیه و قطر، به عنوان دارندگان ذخائر عمده گاز طبیعی جهان، پایه اقتصاد خویش را به سمت گاز طبیعی تغییر جهت داده و با صادرات آن توانستهاند نقش عمدهای در بازار جهان ایفا کنند؛ ضمن آنکه به کمک آن، بحرانهای مختلفی را پشت سر گذاردهاند. روسیه، از گاز به عنوان ابزار بازسازی اقتصاد رو به افول پس از سقوط شوروی استفاده نمود و توانست به کمک این ماده، اقتصاد خود را نجات دهد؛ به گونهای که با بسط و توسعه صنعت گاز، خونی تازه در رگهای اقتصاد فرسوده روسیه جاری شد. همچنین با بهرهگیری از صادرات آن، اقتدار روسیه را به عنوان کشوری تاثیرگذار در اروپا بازسازی نمود. قطر نیز با بهرهگیری از این موقعیت، توانست خود را در منطقه خلیج فارس به عنوان قطب عمده اقتصادی مطرح نماید و با بهرهگیری از درآمدهای حاصل از آن، به عنوان یکی از وزنههای گاز معرفی شد که با بسط و توسعه صنعت گاز خویش توانست جایگاه پنجم را در بازار گاز کسب کند(ترکان، 1389: 67).
در سال 2008 بنا به گزارش بیپی، سهم روسیه از صادرات گاز جهان 18.97 درصد، سهم قطر 6.98 درصد و ایران حدود 0.71 درصد بوده است که نشان از اختلاف فاحش ایران با دو کشور دیگر دارد که البته یکی از دلایل کمبود صادرات ایران، مصرف بیش از حد منابع گازی در ایران است که نیازمند اصلاحات جدی در حوزه فرهنگ مصرف و زیرساختهای فناوری است.
چالشهای اساسی ایران در حوزه صنعت گاز
جمهوری اسلامی ایران درصنعت گاز خود با چالشهای اساسی مواجه است که عدم توجه به برخی از آنها میتواند در آینده نه چندان دور، این صنعت راهبردی را نه تنها با مشکل بلکه با بحران مواجه سازد. برخی از این چالشها در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.
چالش اول: لزوم تزریق گاز به میادین نفتی
یکی از نکاتی که همواره مورد دغدغه کارشناسان حوزه نفت و گاز بوده است، تزریق دوباره گاز به میادین و حوزههای نفتی به عنوان افزایش بازیابی نفت از یک سو و حفظ منابع گازی برای آینده است که میبایست مورد بررسی قرار گیرد.
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از مرز آبی گسترده و دسترسی به آبهای بینالمللی، قابلیت صادرات فراوان منابع گازی با هزینه بسیار مناسب را دارد از سوی دیگر موقعیت خاص جغرافیایی ایران که به نوعی حلقه واسط بازارهای تولید و مصرف است آن را به کشوری تاثیرگذار در مناسبات منطقه در حوزه انرژی تبدیل کرده است. ولی متاسفانه شدت انرژی بالا (حدود 1.7) در ایران و مصرف رو به فزاینده گاز طبیعی در داخل کشور – که البته پس از هدفمندی یارانهها اندکی اصلاح شده است- به عنوان یک نقطه ضعف جدی برای صنعت گاز کشور محسوب میشود. عدم توجه جدی مسئولین به صنعت گاز و فقدان یک برنامه استراتژیک و جامع برای توسعه این صنعت فوق استراتژیک نیز بیانگر مشکلات جدی در چند سال آینده برای این صنعت در کشور دارد. در حالی که پیدایش بازارهای مصرف جدید و نیاز روز افزون جامعه جهانی به انرژی میتواند فرصتی جدی برای سرمایهگذاری و توسعه این صنعت باشد که نیازمند بازشناسی دقیق منابع، وضعیت انرژی جهان، رایزنیهای مناسب و برخورداری از دیپلماسی انرژی قدرتمند است. (ترکان، 1389: 114- 116)
چالش دوم: لزوم توجه به میدانهای مشترک گازی کشور
با توجه به اینکه برخی از میدانهای گازی کشور، با سایر کشورها مشترک میباشد، میبایست استخراج از این میادین در اولویت اصلی مسئولین قرار گرفته و از به یغما رفتن ثروت ملی جلوگیری شود. در ادامه به طور خلاصه به وضعیت میادین مشترک کشور اشاره میشود.
میدانهای مشترک گازی کشور ایران[4] (سال 1385)
میدانهای مشترک گاز |
میلیارد متر مکعب | |
پارس جنوبی |
قطر |
۱۳۱۳۰ |
سلمان |
عربستان |
۱۸۳٫۵ |
مبارک |
شارجه |
۱۴٫۶ |
هنگام |
عمان |
۲۲٫۴ |
بی فارس |
عربستان |
۲۴۹٫۲ |
گنبدلی |
ترکمنستان |
۱۳٫۲۵ |
میدان گازی مشترک با قطـر- پارس جنوبی
میدان گازی پارس جنوبی در حال حاضر بزرگترین و حساسترین میدان مشترک ایران به حساب میآید که رقیب قطری با سرعت زائدالوصفی مشغول سرمایهگذاری و توسعه زیرساختهای خود در آن است. این میدان یکی از بزرگترین میدانهای گازی مستقل دنیا با ۱۸۰۰ تریلیون فوت مکعب گاز است که در ۱۹۷۱ کشف شد. مساحت این میدان ۹۷۰۰ کیلومتر مربع است که ۳۷۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای ایران و ۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر قرار دارد. ذخیره بخش ایرانی میدان ۵۰۰ تریلیون فوت مکعب گاز در جا و ۳۶۰ تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت است که حدود یک سوم (۳۶ درصد) ذخایر گازی ایران و ۵/۵ درصد از ذخایر گازی جهان است. ذخیره بخش قطری میدان ۱۳۰۰ تریلیون فوت مکعب گاز در جا و ۹۱۰ تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت است که معادل ۹۹/۹ درصد ذخایر گازی قطر و ۱۴ درصد ذخایر گازی جهان است
برداشت قطر از میدان شمالی با فاز ۱ در سال ۱۹۸۹ (۸۰۰MMcf/d ) شروع شد که جهت تقاضاهای محلی و تزریق به میدان نفتی دخان مصرف میشد و اکنون چشمانداز قطر تولید بیش از حد از این میدان است. در سال ۲۰۰۶ قطر از اندونزی در صادرات نفت به پشتوانه گنبد شمالی و همکاری با اکسون موبیل و توتال که ۱۰ درصد سهام قطر گاز را در دست دارند، پیشی گرفت. به نظر میرسد برای کشوری با کمتر از ۱ میلیون نفر رسیدن به این جایگاه در طول ۱۰ سال کاری مهم و قابل توجه باشد.
گذشته از تاخیر ۱۱ ساله ایران در آغاز برداشت از این میدان مشترک در مقایسه با قطر و با توجه به زیر ساخت صنعت گاز قطر که به دلیل سرمایهگذاریهای مستمر خارجی به شدت رشد کرده و در حال توسعه می باشد، ایران را در برداشت سالانه از این میدان به میزان 5/۱ برابر عقب انداخته است. بنا بر آمارهای موجود، میزان تولید روزانه قطر در پایان سال ۲۰۰۸ میلادی حدود ۳۱۰ میلیون مترمکعب بود که این میزان در پایان سال ۲۰۰۹ میلادی (زمستان ۸۸) به ۴۵۵ میلیون مترمکعب رسید که ۵/۱ برابر بیشتر از تولید ایران است.
برنامهریزیهای قطر نشان میدهد این کشور قصد دارد برداشت خود را از میدان پارس جنوبی تا سال ۲۰۱۲ میلادی به ۲۷۰ میلیارد مترمکعب در سال افزایش دهد که در صورت موفقیت این برنامه، این میزان برداشت حدود ۳ برابر برداشت سالانه ایران خواهد بود. این کشور در حال حاضر با تولید ۳۱ میلیون تن ال ان جی در سال بزرگترین تولیدکننده این محصول در جهان به حساب میآید.
میادین گازی مشترک با عربستان- فرزاد B ، A
میادین گازی فرزاد A و B، در زمره میادین کوچک گازی جزیره فارسی بلوک اکتشافی فارسی ایرانی هستند، روند ساختمان این دو میدان گازی به گونهای است که بخش اعظم میدان گازی فرزاد A در عربستان به شکل شمالشرقی، جنوبغربی و بخش اعظم میدان گازی فرزاد B در ایران شمالغربی، جنوب شرقی قرار داده است. در میدان گازی فرزاد B دو چاه حفاری شده است، این میدان با ذخیره در جای حدود ۵/۱۲ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی در آبهای ایران قرار دارد، بخش خارجی میدان فرزاد A در عربستان با نام میدان حصبه معروف است.
میدان گازی مشترک با کویت- آرش
میدان گازی آرش در عربستان و کویت با نام الدوره شناخته میشود. این میدان بهرهمند از ۱۳ تریلیون فوت مکعب ذخیره گازی است. در حالی دو کشور عربستان و کویت بر سر بهرهبرداری مساوی از ذخایر گازی این میدان به توافق رسیدهاند که ایران و کویت از سال ۲۰۰۰ در این زمینه وارد مذاکره شده بودند اما به دلیل عدم حصول توافق فیمابین تا کنون نتیجهای حاصل نشده است.
در سال ۲۰۰۱، کشور کویت مانع از عملیات اکتشاف و حفر چاه از سوی ایران در آبهای این میدان شد و ایران نیز با اعلام اعتراض به کویت عملیات اکتشاف از این میدان را متوقف کرد و از آن زمان مذاکره در خصوص این میدان نفتی بین ایران و کویت در حال انجام است بر این اساس، شرکت عملیات مشترک خفجی که با سرمایهگذاری مشترک آرامکوی عربستان و شرکت نفت خلیج کویت تأسیس شده است به زودی حفاریهای جدیدی را در میدان فراساحلی الدوره به منظور بهرهبرداری بهینه از میدان گازی آرش، آغاز خواهد کرد. با وجود اینکه ایران معتقد است نیمی از این میدان متعلق به ایران است، مقامات کویتی سهم خود را بیش از سهم ایران می دانند. ایران سهم خود از این میدان را ۴۲ میلیون بشکه نفت خام و ۵/۶۵ میلیون بشکه میعانات گازی تخمین میزند.
چالش سوم: مشکلات حوزه صادرات گاز
یکی دیگر از چالشها را میتوان در زمینه صادرات گاز دانست. مهمترین چالشهای ایران در زمینه صادرات گاز طبیعی را در قالب موارد زیر میتوان برشمرد (ابراهیمی، 1386: 12-13):
1- وجود موانع سیاسی و جغرافیایی
2- رقابت با سایر تولیدکنندگان در صادرات گاز طبیعی
3- محدود بودن بازار گاز در کشورهای همسایه
4- تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران
5- تلاش کشورهای بزرگ تولیدکننده گاز برای افزایش فعالیتهای بازاریابی
6- امکان جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش گاز
7- کمبود سرمایهگذاری در زمینه دانش فنی صنایع گاز و نیروی انسانی مربوط به آن.
با توجه به داشتن ذخایر عظیم گاز، توانایی فعالیت و تامین نیازها در چهار عرصه داخلی(خانگی، تجاری و حمل و نقل)، تزریق به چاههای نفت، استفاده در زمینه صنایع مختلف با ارزش افزوده بیشتر و صادرات را دارد. البته این امر به عواملی زیر بستگی دارد.
1- بهبود شرایط و موقعیت بینالمللی ایران
2- کاهش ریسک سیاسی/ اقتصادی
3- افزایش ضریب امنیتی در عرصه بینالمللی
4- جذب سرمایهگذاری خارجی در سطح معتدل
5- گسترش همکاریهای منطقهای و مدیریت تحولات سیاسی/اقتصادی در سطح منطقه
6- اصلاح فرهنگ مصرف در داخل
7- اصلاحات فنی در زمینه تاسیسات انتقال و توزیع گاز در داخل
8- مدیریت و نظارت مستمر و جدیتر بر پیشرفت به موقع گاز
ضمن اینکه با افزایش فعالیتهای دیپلماتیک و پیگیری مداوم در چارچوب عرف و حقوق بینالمللی و انجام تبلیغات گسترده و همچنین تاکید بر گسترش ارتباطات اقتصادی و فنی و توجه به ادبیات وابستگی متقابل پیچیده در عرصه معادلات بینالمللی ضمن تقویت موقعیت بینالمللی، امکان انجام فعالیتهای لازم برای استفاده از موقعیت ژئواکونومیک فراهم خواهد آمد، جلب سرمایه و تکنولوژی در زمینه استخراج، انتقال و تولید ارزش افزوده در گاز به صورت فرآورده و کالاهای دیگر از این طریق به سرعت امکانپذیر است. (ابراهیمی، 1386: 154- 155)
راهبردهای اساسی و فرصتهای پیشرو
هرچند که صنعت گاز کشور با مشکلاتی مواجه است ولی برنامهریزی دقیق در این راستا، میتواند زمینه توسعه این صنعت را فراهم سازد. که در ادامه به برخی از این فرصتها اشاره میشود.
فرصت اول: لزوم توجه به سند چشمانداز صنعت نفت و گاز ایران در افق 1404
در بررسی اسناد بالادستی نظیر چشمانداز صنعت نفت و گاز و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در بخش نفت و گاز، می توان به نکات قابل توجهی دست یافت، در سند چشمانداز مربوطه دستیابی به جایگاه دوم جهانی در ظرفیت تولید گاز طبیعی با توجه به ضرورت استفاده از مخازن مشترک مورد تاکید قرار گرفته و نیل به جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه نیز از مهمترین مواردی برشمرده شده است که میبایست مد نظر سیاستگذاران و مجریان این حوزه باشد.
در سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در بخش نفت و گاز[5] نیز میتوان نکات قابل توجهی که با جزئیات بیشتری نسبت به سند چشمانداز صنعت نفت و گاز به سیاستهای حوزه نفت و گاز میپردازند دست یافت از جمله اینکه، اتخاذ تدابیر و راهکارهای مناسب برای گسترش اکتشاف نفت و گاز و شناخت کامل منابع کشور و افزایش ظرفیت تولید گاز متناسب با حجم ذخایر کشور به منظور تأمین مصرف داخلی و حداکثرِ جایگزینی با فرآوردههای نفتی از جمله سیاستهای کلان ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری به مسئولان است.
توجه به تربیت نیروی انسانی متخصص و همچنین تلاش در جهت جذب سرمایه مالی خارجی با رعایت سازوکارهای قانونی از مهمترین مواردی است که در این سند مورد تاکید بوده است. بهرهبرداری از موقعیت منطقهای و جغرافیایی کشور برای خرید و فروش، فرآوری، پالایش، معاوضه و انتقال نفت و گاز منطقه به بازارهای داخلی و جهانی و بهینهسازی مصرف و کاهش شدت انرژی و همچنین جایگزینی صادرات فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی به جای صدور نفت خام و گاز طبیعی نیز از مواردی است که در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در بخش نفت و گاز مورد توجه قرار گرفته است.
در برنامه پنجم (1389- 1393) پیشبینی شده است که شتاب تولید گاز نزدیک به 5 برابر تولید نفت خام خواهد شد به طوری که تولید گاز کشور، طی برنامه با توسعه 20 میدان گازی جدید از متوسط رشد سالانهای به میزان 10 درصد برخوردار خواهد شد. اعمال سیاست جایگزینی گاز با انواع فراوردههای نفتی و حصول به سهم مناسبی از بازار بینالمللی گاز از عوامل مهم شتاب تولید گاز طی این دوره میباشند. در برنامه پنجم پیشبینی شده است که تولید گاز غنی کشور به بیش از یک میلیارد متر مکعب در روز خواهد رسید که قریب به 50 درصد آن به میدان گازی پارس جنوبی اختصاص یافته است[6]. توجه جدی به این سند و برنامهریزی راهبردی برای نیل به اهداف پیشبینی شده در این راستا میتواند بسیار مهم بوده و زمینه موفقیت این صنعت را در کشور فراهم سازد.
فرصت دوم: لزوم بهرهگیری از جایگاه ایران در مجمع کشورهای صادرکننده گاز
کشورهای ایران، روسیه، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، ونزوئلا، نیجریه، مصر و الجزایر از مهمترین اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز به شمار میروند، با اینکه وزیران نفت این کشورها توضیح دادهاند که این سازمان تنها با هدف همکاری بین کشورهای عضو تشکیل شده است و همانند اوپک به دنبال تاثیرگذاری بر بازار نیست، نگرانی کشورهای مصرفکننده از احتمال مدیریت عرضه گاز طبیعی در بازار جهانی در سالهای آینده، قابل پیشبینی است، به ویژه اینکه برخلاف اوپک که کمتر از 45 درصد عرضه جهانی نفت را در اختیار دارد، میتوان گفت سازمان کشورهای صادرکننده گاز (با حضور کشورهایی مانند روسیه، ایران، قطر و الجزایر)، کنترل کننده بیشترین حجم گاز مصرفی جهان خواهد بود(ابراهیمی، 1388: 40).
برنامههای توسعه گاز اوپک (به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان گاز طبیعی جهان) میتواند به عنوان یک عامل تکمیلکننده و نه جایگزینشونده در سیاستهای نفتی اوپک در نظر گرفته شود. موارد زیر، تنها معدودی از منافع این امر میباشد:
- توسعه گاز داخلی، نفت بیشتری را برای صادرات آزاد میسازد و حجم اضافی مایعات گازی باارزش که در نتیجه استخراج گاز حاصل میشود، درآمدهای گوناگون را نصیب تولیدکنندگان میکند.
- زیانهای ناشی از بازار نفت کوره سنگین از طریق جایگزین شدن گازطبیعی در نیروگاههای برق برای صادرکنندگان گاز اوپک جبران میشود.
- پیشرفت صنعت گاز به تواناییهای توسعه یافته ارزش بیشتری میبخشد.
- انگیزههای اصلی برای استفاده از گاز طبیعی، مانند کارایی بیشتر در نیروگاهها و به عنوان یک سوخت با آلایندگی کمتر برای مصارف داخلی و منطقهای افزایش مییابد.
فناوری و مهارتها به کشورهای دارنده گاز انتقال یافته و موجب ایجاد فرصتهای جدید اشتغال و ایجاد مشاغل گوناگون میگردد.
اعضای اصلی مجمع کشورهای صادرکنندة گاز حدود 64 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند و در این میان روسیه با 4/23 درصد، ایران، 16 درصد و قطر با 8/13 درصد به ترتیب دارای بیشترین سهم از ذخایر گاز طبیعی جهان هستند[7].
تحولات دو دهة اخیر در عرصة بازارهای انرژی جهان، پیدایش دورنمایی روشنتر برای گاز طبیعی و روند رو به افزایش سهم این حامل انرژی در ترکیب انرژی مصرفی جهان، موجبات تشکیل نهادی متشکل از کشورهای عمده تولید و صادرکننده گاز طبیعی را فراهم ساخت.
فرصت سوم: استفاده از دیپلماسی انرژی فعال در حوزه گاز
با توجه به اینکه، اقبال عمومی نسبت به صنعت گاز رو به افزایش است. بهرهگیری از دیپلماسی انرژی فعال در قبال کشورهایی که خواهان استفاده از منابع گازی جمهوری اسلامی ایران هستند میتواند بسیار مفید باشد ضمن اینکه استفاده از قراردادهای سوآپ و قراردادهای آتی نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. با توجه به اینکه رقبای اصلی ایران در حوزه گاز، کشورهای قطر و روسیه هستند میبایست در این تعامل دیپلماتیک، به این کشورها توجه ویژهای نماید. هر چند که در طی چند سال اخیر مفهوم دپلماسی انرژی به صورت جدیتری مطرح شده است ولی هنوز چارچوبهای اساسی آن تدوین نشده و به اجرا در نیامده است که نیازمند سرعت عمل بیشتر متخصصان، صاحبنظران و مسئولین اجرایی در این حوزه است.
جمعبندی و نتیجهگیری:
با توجه به جایگاه خاص منابع گازی در دنیای امروز و اهمیت روزافزون منابع گازی ایران به عنوان یکی از غنیترین ذخایر گازی در دنیا، لزوم توجه به این منابع بسیار ضروری است. این نوشتار به مرور کلی جایگاه صنعت گاز ایران در جهان پرداخته و برخی از چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت گاز ایران را مطرح میکند. ناگفته نماند که این مطلب تنها به بیان مقدماتی در این زمینه میپردازد و برای ورود به عرصههای سیاستگذاری و اجرا میبایست بررسیها و دقتنظر جدی در این حوزه انجام گیرد. هرچند که هنوز هم داعیه این نوشتار این است که متاسفانه صنعت گاز ایران مورد غفلت واقع شده است و عدم توجه جدی به آن میتواند موجب مشکلاتی در آینده این صنعت گردد، در حالی که با تلاش مناسب و اقدامات راهبردی میتوان از این صنعت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماتیک و منابع مالی قدرتمند استفاده کرد.
در این نوشتار از لزوم تزریق گاز به میادین نفتی، لزوم توجه به میادین مشترک گازی کشور و مشکلات مربوط به صادرات گاز ایران از چالشهای اساسی ایران بر شمرده شده است ضمن اینکه توجه به سند چشمانداز صنعت نفت و گاز ایران در افق 1404 و توجه به تحقق اهداف این سند، بهرهگیری از پتانسیل موجود در مجمع کشورهای صادرکننده گاز و استفاده از دیپلماسی انرژی فعال را از فرصتهای اساسی جمهوری اسلامی ایران برای بهرهگیری بهتر از منابع گازی خویش بیان کرده است و امید است که مسئولین امر با سیاستگذاری دقیق در این حوزه و با اجرای مناسب این سیاستها، زمینه موفقیت ایران را در حوزه صنعت گاز فراهم سازند.
منابع و مآخذ:
- ابراهیمی ایلناز(1386)، صادرات گاز ایران: فرصتها و تهدیدها، انتشارات موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، تهران.
- ابراهیمی ایلناز(1388)، سازمان کشورهای صادرکننده گاز: شکلگیری، فرصتها و تهدیدها، انتشارات موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، تهران.
- پوراحمدی حسین(1390)، امکانسنجی و تاثیر تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده گاز(اوجک) بر همگرایی و ارتقای امنیت، قدرت و سایر منافع کشورهای صادرکننده گاز، فصلنامه روابط خارجی، سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1390، صص 7-52.
- ترکان اکبر(1389)، گاز طبیعی و امنیت ملی، مجموعه مقالات نفت و سیاست خارجی، انتشارات پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، صص 63- 118.
- تکین منوچهر(1386)، اوپک گازی، فصلنامه مطالعات انرژی، سال چهارم، شماره 13، تابستان 1386، صص 88- 96.
- سلطانیفر مسعود(1389)، گاز و نقش آن در توسعه، پژوهشنامه شماره 18، انتشارات پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، تهران.
- قنبری علی(1390)، اقتصادهای نفتی، نشرچالش، تهران.
- مهدیان حسین و ترکاشوند جلال(1389)، انرژی و امنیت ملی ایران، نشر انتخاب، تهران.
- میرترابی سعید(1387)، مسائل نفت ایران، نشر قومس، تهران.
- نوروزی محمد (1391)، گفتارهای عمومی درباره مسائل نفت ایران، انتشارات انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران.
- یزدانی عنایتا...، مجتبی تویسرکانی و لیلا جعفری، تحلیلی بر ژئوپولتیک و ژئواکونومی اوپک گازی، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 92، صص 79- 108.
[2] Organization of the Gas Exporting Countries (OGEC)
[4] آمار موسسه مطالعات بین المللی انرژی وابسته به وزارت نفت ایران.
[5] قابل دسترسی در سایت وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران.
[6] پیشنهادهای قانونی برای برنامه پنجم توسعه. ویژهنامه برنامه پنجم (به نقل از: قنبری، 1390: 192)
این مطلب از نویسنده پیش از این در سایت برهان و بسیاری از خبرگزاری های دیگر نیز منتشر شده است.