. مقدمه:
هر چند که برخورداری از منابع انرژی در درجه اول به عنوان یک نقطه قوت و یک نعمت الهی محسوب میشود ولی گاه تضاد بین منافع صاحبان این منابع سبب میگردد که سود حاصل از این نعمت، عاید کسانی گردد که از این نعمت برخوردار نیستند. بسیاری از صاحبان منابع نفت و گاز دنیا، دارای فناوریهای مناسب جهت فراوری و استفاده حداکثری از منابع نفتی خود نبوده و همواره از شرکتهای بینالمللی که تحت حمایت کشورهای قدرتمند دنیا هستند استمداد میجویند. این شرکتها نیز از فرصت ایجاد شده نهایت بهرهبرداری را در صدد حداکثرسازی منافع خویش، فارغ از منابع کشور میزبان انجام داده و گاه با ایجاد منازعات بینالمللی بین این کشورها در صدد استخراج حداکثری از منابع مشترک، افزایش حجم استخراج نفت در دنیا و فزونی عرضه و در نتیجه کاهش قیمت نفت و ... برمیآیند که عدم توجه به این امر میتواند زمینهساز مشکلاتی برای صاحبان منابع در آینده که با کاهش این منابع خدادادی مواجه میشوند، باشد.
یکی از کشورهایی که در طی چند سال اخیر، توجه بسیاری از صاحبنظران، کارشناسان و شرکتهای بینالمللی را به خود جلب نموده و به نوعی به عنوان مهمترین منبع نفت جهانی در چند سال آینده از آن یاد میشود، عراق است. ویژگیهای خاص نفت عراق، موقعیت استراتژیک آن در منطقه، نابسامانیها و اختلافات داخلی در این کشور و ... سبب شده است که بسیاری از کشورهای قدرتمند در پی تسلط بر منابع نفتی این کشور باشند، به نوعی که بسیاری از تحلیلگران حمله نظامی آمریکا به عراق را به عنوان یک جنگ برای نفت قلمداد میکنند که امریکا به این طریق بر نفت این کشور مسلط شده و به طرق مستقیم و غیر مستقیم کنترل منابع نفتی این کشور را در دست گرفته است. عبدالله سلمان و عبدالصاحب(1390) بیان میدارند که نفت عراق با ویژگیهای اقتصادی متمایز میشود که این ویژگیها دلایلی برای مطرح شدن موضوع اشغال عراق در طرح امریکاست و از این طریق، آمریکا به تنهایی سرمایه گذاریهای آینده را در بخش نفت انجام میدهد. (عبدالله سلمان و عبدالصاحب، 1390: 99)